یه روز غضنفر ميره مغازه لوازم خونگي چشش ميافته به فلاسك ميپرسه آقا اون چيه؟ مغازه دار ميگه اون فلاسكه ميپرسه كارش چيه ميگه هر چيز سردي رو بزاري تو ش سرد نگه ميداره هر چيز گرم هم بذاري توش گرم نگه ميداره مرده خوشحال ميشه و يكي ميخره فردا كه ميره اداره باخودش ميبره رييسش وقتي فلاسكو ميبينه ميگه ببينم چي تو اون فلاسكت داري؟ ميگه اقاي رييس 2 تا الاسكا دارم با 3 تا فنجون قهوه!
غضنفر نميتوانند با 110 تماس بگيرند .چون كليد 11 رو روي تلفن پيدا نميكنند!
خسیسه به پسرش می گه: هر وقت با نامزدت می ری سینما، توی سینما قرار بذار تا اون مجبور شه بلیت خودش رو حساب کنه پسرش می گه: پس کی بلیت منو حساب کنه؟
از حیف نون می پرسن آرزوت چیه؟ میگه: دکتربشم از اتاق عمل بیام بیرون بگم: متاسفم
بنده طی تحقیقاتی به این نتیجه رسیدم : عذابی که باید وقتی پشت سر یکی میری دستشویی بکشی ، با میزان رطوبت کلید لامپ دستشویی نسبت مستقیم داره!
تازه اگه مستراحتون هواکش هم نداشته باشه ، این عذاب، تابعی میشود با رشد نمایی !
تو این دنیا یک مخاطب خاص زشتم هم نداریم که که پول بدم بهش بره بینیشو عمل کنه :D
به دلیل درخواست دوستان,بعد از نقد اتل متل حالا نقد این شعر:
*_عمو زنجیر باف؟(عموی واقعیمه)
_بععععله
*زنجیر منو بافتی؟(عمو آلزایمر داره باید هی ازش پرسید,یکم شیرین میزنه)
_بععععله
*پشت کوه انداختی؟(عمو سادیسم هم داره یهو جو میگیره از اینکارا میکنه)
_بععععله(زهر مار و کوفت بعععله,خب مگه مرض داری؟چن بار بگم از این شوخیا با من نکن?)
*بابا اومده؟
_بععععله(اه عموباتو نبودم که خودتو میندازی وسط,از مامانم پرسیدم)
_با صدای چی؟(بابام عادت داره میاد جلف بازی در میاره با صدا میاد تو خونه)
*نخود و کیشمیش(این یعنی بابام مشهد بوده,خب خوشحاله دیگ با صدای نخود کیشمیش میاد)
_بخور و بیا(واسه سادیسم عموم آورده شاید فرجی شه)
سوغاتی واسه منم که مطابق معمول کمربند آورده کتکم بزنه قهر کنم خواننده شم.
شعربعدی....نبود؟
تعداد صفحات : 13