یکی از سرگرمی های دانشگاهم این بود که به دختره خیره میشدم که مثلا محو جمالش شدم
بعد همینجور که راه میرفتم مثلا اتفاقی میخوردم به در و دیواری چیزی
تا چند ماه دختره منتظر بود بیام جلو بگم عاشقشم
له دوکتری چاوم پرسی چاوه کانم چیانه؟
وتی:دووری عه زیزانه نیسمان ئه و ده رمانه
از چشم پزشکی پرسیدم مشکل چشمانم چیست؟
گفت:دوری عزیزان است درمانی برای آن نداریم.
من رفيق تو مترو بوديم بلند گوي اعلام كننده مترو نويز. داشت رفيقم ميگه خراب
ميگم پ ن پ بنده خدا سرما خورده صداش گرفته
خوابیم اگرچه مرد میدان هستیم
خیر سرمان رستم دستان هستیم
وقتی به «داداش کایکو» نیازی باشد
گوییم که: «نه! ما ایکیوسان هستیم»!
یلدا ست بگذاریم هر چه تاریکی هست هرچه سرما و خستگی هست
تا سحر از وجودمان رخت بربندد امشب
بیداری را پاس داریم تا فردایی روشن راهی دراز باقیست
تو زن نشدی
که همخواب آدم های بیخواب شوی
تو زن شدی
که برای خواب کسی رویا شوی
به سلامتی پدری که «نمیتوانم» را در چشمانش زیاد دیدیم، ولی از زبانش هرگز نشنیدم…
به سلامتی پدری که طعم پدر داشتن رو نچشید، اما واسه خیلیها پدری کرد…
به سلامتی پدری که لباس خاکی و کثیف میپوشه، میره کارگری برای سیرکردن شکم بچهاش، اما بچهاش خجالت میکشه به دوستاش بگه این پدرمه…
به سلامتی اون پدری که شادی شو با زن و بچش تقسیم میکنه اما غصه شو با سیگار و دودش…
به سلامتی پدری که کف تموم شهرو جارو میزنه که زن و بچش کف خونه کسی رو جارو نزنن…
روز پدر مبارك..