بچه بودم و عید رفتیم خونه آقا جون(پدرِ مادرم) خلاصه مثل یه گل پسر خیلی مودب (که ازم خیلی بعید بود)نشستم اونجا تازه موهامم شونه زده بودمD:
خلاصه آقاجون اومد یه 1000 تومنی(اون موقع خیلی بود) داد ،منم گفتم آقا جون دست درد نکنه(فک کردم عیدی داده):))
اونم گفت بیا این هزار تومنو چند کیلو میوه بخر و بیار:lll
دقیقا در همون انفوان جوانی منو سرخورده کردن این فک و فامیل:lll
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آمار سایت